به سوی ظهور

....به فدای دعایت! به قربان نگاهت! قلب ما را نیز به لحظه ای از نگاه مهتابی ات و جرعه ای از نیایش آسمانی ات مهمان کن!

به سوی ظهور

....به فدای دعایت! به قربان نگاهت! قلب ما را نیز به لحظه ای از نگاه مهتابی ات و جرعه ای از نیایش آسمانی ات مهمان کن!

خدایا...

خدآیا گاهی وقت ها که داری امتحانم میکنی و من هواسم نیست که امتحان است,,,,,
گاهی که چند تا اشتباه پشت سر هم میکنم خودم را میبآزم و کم میآرم ...
گاهی فکر میکنم که دیگر هیچ وقت,, هیچ چیز درست نمیشود... فکر میکنم که مهربانی هآیت تمام شده......
و دیگر نه برآیت مهمم و نه دوستم داری فکر میکنم طنآبی که مرا به تو میرسآند پآره شده.....
و من آویزونم بین اسمون و زمین....
فکر میکنم گم شدم...............
و دیگر هیچ وقت پیدایم نمیکنی ..صدایت میکنم و فکر میکنم نمیشنوی... یا خودت را به نشنیدن میزنی... جوابم را نمیدهی... محلم نمیگذآری آصلا انگار نه انگار که من هستم... آن وقت است که فکر میکنم نیستی....
چون اگر بودی حتماً یک کاری میکردی.....
اسم این حس ها...... اسم این حس ها که آدم را مچاله می کنه نا امیدی است .............
میدانم تو از نا امیدی بدت می آید و نا امید ها را دوست نداری....
میگویی نا امیدی یه جور کفر است ....
یک جور فراموش کردن تو.....
اما با همه این حرف ها گاهی نمیتونم نا امید نشوم ...............
خدایا از دست خودم دلخورم .........
خدیا تو کمکم کن ....

خدایا تو معلمی...معلمی که با همه معلمهای دنیا فرق داره..معلمی که دنبال بهونه میگرده تا جایزه بده و همیشه جایزاش بیشتر از کاری است که کردیم...


شاید تو میخوای به هر قیمتیکه شده خوب باشیم..تو از هزار راه وارد میشی تا ما رو راهنمایی کنی....خدایا ...ممنونم که بدیهای ما رو با خوبیهای خودت پاک میکنی....


این روزها آدمها سرشان شلوغ است کسی حوصله خدارا ندارد.کسی حال او را من پرسد کسی برایش نامه نمی نویسد اما تو این کار را بکن تو حالش را بپرس تو چیزی برایش بنویس.ساعتهایت را با او قسمت کن ثانیه هایت را هم.


خدایا بخاطر راه رفتن خدایا بخاطر حرف زدن خدایا به خاطر اینکه می توانم ببینم و بشنوم و نفس بکشم. خدایا بخاط آسمان و پرنده هایش به خاطر مادر و پدرم خدایا به خاطر درختها و شکوفه ها به خاطر باران به خاطر دوستانم به خاطر دوستی به خاطر...خدایا ببین چقدر سخت است هم سخت است و هم طولانی راستش من خیلی وقتها این فهرست بلند بالا را گم می کنم و ممکن است خیلی چیزها را از قلم بیندازم پس میگویم..خدایا به خاطر همه چیزو هیچ چیز ممنون.......

خدایا میدانم گناه کردن یه جور ناراحت کردن توست .........
یک جور کار خرابیست .....گناه دنیای ما را زشت می کند تو دوست نداری دنیای ما زشت باشد...
اما خددایا تو حتماً بین گناه و اشتباه فرق میگذاری.....
راستش من گنآه های زیادی انجام داده ام ...
ولی خیلی هایش اشتباه بوده است....
یعنی اشتباهی گناه کرده ام...
فکر میکنم قلب هر کسی به او می گوید چه کار هایی گناه است...
اما باید به قلب اجازه داد که حرف بزند ...
اگر به اوو اجازه ی حرف زدن ندهیم یا به حرف هایش گوش ندهیم, او هم دیگر حرف نخواهد زد.....
آن وقت است که ما پشت سر هم ,هم گناه و اشتباه میکنیم ......
خدایا مواظب قلبم باش نکند دیگر حرف نزند .....

بر بلندای فلک ذکر ملائک یا عیلست

هر که گوید یا علی، در روز محشر با علیست

در طواف کعبه گر با دیده‎ی دل بنگری

هر طرف آئینه‎ای باشد کزان پیدا علیست

ای یهودی، ای مسیحی، ای مسلمان، ای فلان

رکن کعبه، چلچراغ مسجد الاقصی علیست