بخشید آقا کرایه من چقدر می شه ؟
- 200 تومن قابل شما رو نداره
بفرمایید .من قبل از پل پیاده می شم
- بفرمایید خانم اینم قبل از پل
ممنون آقا
چند درصد ما قبل از اینکه قافله عمرما به مقصدش برسه، کرایه خودش زودتر به دنیا می ده که با خیال راحت پیاده بشه . من کسی رو می شناسم از وقتی سوار تاکسی می شه کرایه خودش و دستش می گیره و همیشه آماده پیاده شدن هست حتی با این حال که می دونه تا رسیدنش هنوز وقت داره .
نفس انسان دوست نداره موقعیت خودش تغییر بده و در بعضی مواقع هم می ترسه و دوست داره اون روال به همون شکل خودش ادامه پیدا کنه ،مگر اینکه یک دید کامل یا نسبی از موقعیت بعدی خودش پیدا کنه . این حالت حتی تو فیزیک هم صادق ، وقتی سوار ماشین هستیم و وسیله در حال حرکت هست زمانیکه ماشین روی ترمز می زنه ما به نسبت سرعت ماشین به جلو حرکت می کنیم و سپس به جای خودمون برمی گردیم ،این حالت تو زندگی ما هم هست مثل بچه ای که دوست نداره بره مدرسه و از مدرسه می ترسه و نمی خواهد سختی مشق و کتاب و حفظ کردن بکشه چون فقط جنبه سخت اونو نگاه می کنه لذت با سواد شدن رو نچشیده و زمانیکه برایش تعریف می کنی و شادی تو رامی بیند با خوشحالی ادامه تحصیل می دهی اون هم مشتاق می شه که به مدرسه بره .
این مصداق آیه 216 بقره است که خدا می فرماید : .... و بسا چیزی را نا خوش داشته باشید که آن به سود شماست و بسا چیزی را دوست داشته باشید که به زیان شماست ،و خدا می داند و شما نمی دانید .
همین دید ما نسبت به مرگ داریم ،مگر نه این است که مرگ تولدی دوباره است و خواب برادر مرگ است .
و چرا باز از مرگ می ترسیم ؟
اینقدر دچار روز مرگی شدیم که دوست نداریم از این حالت و وضعیت خودمون بیرون بیایم و یادمون رفته که برای چی به این دنیا آمدیم ....
پس بیایم کرایه خودمون همیشه آماده تو دستمون نگه داریم تا وقتی که راننده برگشت به ماگفت : نوبت شماست که اینجا پیدا بشید با خیال راحت کرایه خودمون بدیم وبا آرامش تمام پیاده بشیم و خوشحال باشیم از اینکه دیگرهیچ دینی به دنیا نداریم و با آسودگی تمام به دیدار محبوب خودمون بریم.